خدایامن خستم خدایامگه صدای منونمیشنوی؟
خدایامن ضعیفم من طاقت ندارم.
خدایامن شکست خوردم .خدایاهمه منوتنهاگذاشتن .
خدایاتوکه مهربونترین مهربونایی پس چراگذاشتی ایینطوری بشه؟
توکه ازهمه چیزخبرداشتی چرانجاتم ندادی؟
چراگذاشتی من غرق بشم؟
خدایاوقتی بدبودم زجرکشیدم وقتی خوب شدم بیشترزجرکشیدم
توبگومن چیکارکنم .چراهیچکس حرف منونمیفهمه . من که چیززیادی نخواستم
اگه میخواستی خوشی هاموازم بگیری چرابهم دادی؟؟
آخه من چه گناهی کردم .خدایا دوست داشتن گناهه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پس چراماآدمارواینطوری آفریدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خدایااااااااااااادنیات برام زندونه .
دیگه هیچی ازت نمیخوام جزاینکه نفس منوبگیری.
التماست میکنم.نزاربیشترازاین جلوبنده هات خواربشم .
دیگه طاقت ندارم......................
خدایا مرا ببر به شهر خود که خسته ام از همه کس
که خواب و بیداری من هر دو شکنجه بود و بس
نظرات شما عزیزان: